كيان و سنت پيغمبر(ص)
سلام كيان جونم
عزيز دلم اين روزها فرصت ندارم زياد برات بنويسم، البته عزيزم زمان هست بيشتر دلم نميخواد وقتم رو با چيزى جز تو بگذرونم عششششششقم.
كيان خوشكلم،تو الان همه ى هستى منى.
الان ساعت دقيقا 0:45 روز 94/2/28 و تو مهربونه مامان خوابى نفسم،همين جا كنار من روى تختى كه برات كنار تخت خودمون گذاشتيم. چقدر كيان من ناز ميخوابه.
پسر عزيزم، فردا ظهر ساعت 12 قرار بري اتاق عمل براى يه جراحى كوچيك، بله پسرم شما اونقدر خوب و زرنگى كه من و بابا تصميم گرفتيم همين فردا كه شما يك ماه و ٨ روزه ميشى ختنه بشى.
كيان جون عزيزم امشب برات لالايى خوندم تا راحت بخوابى، نميدونم فردا چى بشه اما مطمئنم مرد كوچك من از پسش بر مياد.
كيان عزيزم الان دل تو دلم نيست تا نوشته هام زود تموم شن تا بچرخم و روى ماه پسر نازمو ببينم و ببوسم
كيان عزيزم پايان حرفهام ميسپارمت به خداى مهربون