كيان جون و مراسم عقيقه
كيان و مراسم عقيقه(٩٤/٤/١٩)
سلام عزيز مامان، نفس مامان همه ى وجود و هستى مامان.
كيا گلم الان كه دارم اين خاطره خوب رو واست مينويسم تو خوشگل رو پاهام ناز ناز خوابى دقيقا ٢ روز ديگه ٣ ماهت تموم ميشه.
من و بابا تصميم گرفتيم طى مراسم عقيقه تو همه فاميل پدريت رو دعوت كنيم تالار، فاميل منم كه اينجا نيستن.
ديروز بابا يه گوسفند خيييييييييييلى بزرگ خريد و اورد حياط خونه و منم تو رو بردم و چند تا عكس باهاش گرفتم ازت.
عزيز دلم كيان
از خداى مهربون ميخوام كه به واسطه ى اين مهمانى همه ى درد و غم ها رو ازت دور كنه.
كيان جونم الان تو همه ى وجود من شدى اگه لحظه اى نبينمت قلبم به تندى ميزنه و چشام بهونه اون صورت نازت رو ميگيرن.
امشب همه ى فاميل افطار دعوت ما هستن
باعث اين مهمونى تويى گل پسر نازم.
بابا جون و مامان جون و دايى جون از مشهد اومدن تا توى مراسم عقيقه تنها نوشون باشن
قرار سوپ. سفره افطار رو بابا جون و مامان جونت بپزن
كيان جون تو بهترين هديه خدا براى منى خيلى دوست دارم اميدوارم امشب همه ٢٣٠ نفر مهمانانمون برات دعا كنن تا هميشه سالم باشى.
باز هم پايان حرفهام ميسپارمت به خداى مهربون عزيز دلم