پايان ١٢ ماهگى
پايان ١٢ ماهگى
توى ١٢ ماهگيت عزيز دلم خيلى بهت خوش گذشت هم مسافرت كرديم هم عيد بود و هم تولدت عزيز دل مامان
توى مسافرت به كيش و بندر همه مسافرا دوست داشتن با تو عكس بگيرن يا بغلت كنن عمرم
شيرين كارياتم كه تمومى نداره
خاله جون نرگس باهات شعر ببيى ميگه بَ بَ و كلاغه ميگه غار غار رو كار كرد توى چند لحظه ياد گرفتى، هر چند تلفظش رو درست نميگى اما به شيوه ى خودت ميخونى
اقا كيان گلم دلم ميخواد بخورمت نفسم
توى اين ماه گوشى هر كس رو به خودش ميدادى و اصلا دوست نداشتى گوشى هيچ كسى دست يكى ديگه باشه. با تلفن خونه هم خيلى بازى ميكردى.بهم ريختن اتاقت و كشوهاى اتاق من و بابايى هم كه تفريح هر روزت بود.با هم قايم موشك بازى ميكرديم و كلى خوش ميگذرونديم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی