پايان ١٧ ماهگي
پايان ١٧ ماهگي
سلام عشقم سلام عمرم سلام همه هستي من
الان كه دارم مينويسم خونه مامان جونت خوابي، امروز از صبح جارو برقي واسه شما روشنه و كلي باهاش بازي كردي يكمم رفتي حموم اب بازي و بعد نهار خوردي و....
بابا مصطفي هم كه مشهده و رفته باغ احمد اقا.
سه روز ديگه ١٧ ماهگيتم تموم ميشه و تو عزيزم يه ماه بزرگتر ميشي
شيرين كاريات بيشتر شده همون طور كه شيطنتت بيشتر شده،
توى اين ماه خاله جون نرگس عقد كرد، نصر اباد رفتيم و مشهد
١) همه جا خونه هر كي بوديم از اول تا اخر جاروبرقيشون وسط خونه بود واسه شما
٢)كلمه هاي : ماه،(اَموم=حموم)،عمه،عمو، نه،انار،هَماه( هواپيماه)، اند (قند)، به كلمات قبليت اضافه شد
٣)توى اين ماه ياد گرفتي با ني شير بخوري
٤)مشهد بابا مصطفي بردت ارايشگاه و موهاي فرفري نازت رو كوتاه كرد فدات شم من
٥)انداختن پوشتي ها هم به سرگرميهات اضافه شد
٦)اصلا هم نميشد گولت بزنيم
٧)جاروبرقي نباشه موتورت روشنه واسه حركت
يه هفته شده بابا مصطفي مشهده و ما طبسيم خيلي بي تابي ميكني عزيزم اين روزا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی